غنچه با دل گرفته گفت:زندگی لب ز خنده بستن است.
گوشه ای درون خود نشستن است.
گل به خنده گفت:زندگی شکفتن است.
با زبان سبز راز گفتن است.
گفت و گوی غنچه و گل از درون باغچه بازهم به گوش می رسد.
تو چه فکر می کنی،کدام یک درست گفته اند؟
من فکر میکنم گل به راز زندگی اشاره کرده است.
هرچه باشد او یک گل است،
گل یکی دو پیراهن بیشتر از غنچه پاره کرده است...
(زنده یاد قیصر امین پور)
آره خانوم معلم گلمممم
گل یکی دو پیرهن بیشتر زغنچه پاره کرده است:*
مرسی بابت اون انرژی مثبت صبحگاهی
با چسمان نیمه باز خوندمش و لبخند زدممممممممم
چسبیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد:*
نوش جانت عزیزم
انشالا همه لحظاتت پر انرژی مثبت باشه
سلام و صبح به خیر خدمت آبجی نرگس " گل " خودم
ینی می خوای بگی بحران نا سازگاری نسل ها بین گل و غنچه هم جریان داره ... وا مصیبتا
سلااااام.
عجیب این سلامت چسبیداااا
من نمیگم که...جناب قیصر گفته...من نقل قول کردم
هرچه باشد،گل است
خیلی وقتا پیراهن بیشتر پاره کردن رو قبول ندارم.....
آره.همیشه مصداق نداره
ولی پیراهن بیشتر پاره کردن گل را قبول دارم
حواسم هست به نبودنت آبجی خانوم
امیدوارم سرت به خوشی گرم باشه و لبت به خنده شاد
کور خوندی اگه خیال کردی من آبجی نرگسم رو یادم میره
مرسی که حواست هست...یه دنیا مرسی
منم رفقای ناب اینجارو هیچ وقت یادم نمیره
روی حرف قیصر امین پور نمیتونم حرف بزنم ...
هنوز هم "مرحوم" برایم بیگانه است .
منم